پسر مودب من

سلام گل پسرم؛ سلام قند عسلم؛ سلام شیر و شکر.....

عشقم از پنج شنبه هفته پیش که تمام هفته رو رفته بودی مهد کمی کسالت و آبریزش بینی داشتی؛ واسه همین خودم شنبه تعطیلت کردم که کمی بهتر شی و یکشنبه بردمت که خاله لاله گفت کمی بهانه ام را گرفته ای که البته مقدار زیادیش هم واسه این بود که خاله مرجان گفته بود که دیگه مامانا نمیتونن بیان تو مهد و تعداد زیادی از بچه ها گریه و بهانه گیری میکردن و تو هم نخواستی از قافله عقب مانده باشی....

دوشنبه صبح کلی ذوق داشتی که زودتر صبحانتو بخوریو بری اما تا رسیدیم جلوی در نظرت عوض شدو نمیخواستی منو رها کنی منم باهات اومدم تو سالن بازی ولی باز هم ول کن نبودی و نمیذاشتی من بیام بیرون که البته از نظر خاله مرجان رفتارت طبیعی بود؛ میگفت بچه هایی که اولش خیلی خوب کنار میان  بعد از چند روز بهانه گیری میکنن ولی دوباره درست میشه. خلاصه که راضی نشدی بمونی و بعد از نیم ساعت راه خروج رو نشونم دادی و گفتی مامان پاشو بریم کفش بپوشیم بریم خونه!

سه شنبه هم احساس کردم که کمی مریضتر شده ای و بردمت دکتر که گفت گلوت کمی عفونت کرده و دارو داد. از اونجا هم با هم رفتیم آرایشگاه عمو رمضان و موهاتو کوتاه کردیم که البته اولش مثله دفعات قبلی کلی سروصدا راه انداختی ولی بعدش خیلی آروم نشستی تا کارتموم شد و آخرش گفتی :خیلی ممنون عمو و بای بای کردی و اومدیم بیرون.سر راه هم از فلکه اول گوهردشت شیرینی خریدیم و به اصرار شما کمی هم شکلات.بعد هم گفتی مامان بریم تاکسی سوار شیم! من: چششششششم!😊

امروز صبح هم بعد از صبحانه خوردن رفتی بساط نقاشیتو آوردی و مشغول شدی هر چی من وبابا تلاش میکردیم میگفتی مهد نمیرم که نمیرم که بالاخره ساعت ۱۰از در رفتیم بیرون و جلوی در مهد هم بدون توجه به اعتراضت دادمت داخل و تو نیومدم.ساعت ۱۲ که اومدم دنبالت ۲ تا شاخه گل مریم خریده بودم که دم در یکیشو از من گرفتیو دادی به خاله مرجان و گفتی بفرمایید خاله....💐

اون یکی رو هم وقتی اومدیم خونه از لای در صدا کردی بابا جان و دویدی و دادی بهش...آخ که تو چقدر شیرینی گلم!

اتفاقات مهم این هفته:

🎈میتونی دایره بکشی

🎈میتونی شعر چشم چشم دو ابرو رو بخونی و با متد خودت نقاشیش کنی

🎈اسم تمام کسایی رو که میشناسی میگی و ازشون یه نقاشی میکشی(هر نفر یه خط مورب!)

🎈خیلی خوب به همه سلام میکنی(کاری که قبلا خیلی خجالت میکشیدی انجام بدی)

🎁راستی بابا خیلی خوشحاله که تو انقدر باادبی و به همه سلام میکنی واسه همین چند روز پیش برات یه ماشین پلیس جایزه خریده که البته هم درها و هم صندوق عقبش باز میشه و هم آژیر میزنه تو هم خیلی دوسش داریو بیشترین زمان بازیتو با اون میگذرونی                     مرسسسسسسسسسی بابا جان  🎁